دنیای عشاق
یادته وقتی که رفتم درای خونه رو بستی گفتی تا لحظه دیدار سر کوچمون نشستی رفتم ودست زمونه ما روتا ابد جدا کرد در اون خونه رو بست وتو روتوکوچه رها کرد میدونم قلب قشنگت واسه دیدنم هلاکه ولی این دیگه محاله اخه خونم زیر خاکه حالا پنج شنبه شبا رو میذاریم وقت ملاقات توبشینی سر خاکم من بشم غرق مناجات بشین وبا مهربونی منواز خودم جداکن دستاتوبکش روخاکم گریه هاموبی صدا کن اگه از میون قبرم صدای گریه شنیدی بیخیال بیخیال باش انگاری چیزی ندیدی اخه وقتی که تو میری میخوام از غصه بمیرم الهیفدای چشمات میدونی بهونه گیرم بابای خوبم شهید صبورم پدر مهربونم هیچ وقت فراموشت نمیکنم تا ابد دوستت دارم فقط خدا تو رو میشناخت اما دلم میخواد از این به بعد دنیا هم تو رو بشناسه مثل من عاشق خوبیات بشه خوبیایی که هنوزم برا ما ادامه داره بچها ای کسانی که پیش خدا ابرو دارین برا بابام دعا کنین دارم دق میکنم دکترا جوابمون کردن اما من هنوز به خدا امید دارم به خدا بگین ما رونا امید نکنه بابام الان تو ای سی یو بابام خیلی خوبه جانبازه از خدا بخواین کمکش کنه صبر کن سهراب ! گفته بودی قایقی خواهم ساخت و دور خواهم شد از این خاک غریب ......قایقت جا دارد ؟من هم از اهل زمین دلگیرم
:قالبساز: :بهاربیست: |