دنیای عشاق
از یک عاشق شکست خورده پرسیدم : بزرگ ترین اشتباه ؟! جملات زیبا و خاطره انگیز در حسرت کودکی و بچگی هامون...
بین من و عشق تو ولی فاصله ای نیست
گفتم که کمی صبر کن و گوش به من کن
گفتی که نه باید بروم حوصله ای نیست
پرواز عجب عادت خوبیست ولی حیف
تو رفتی و دیگر اثر از چلچله ای نیست
گفتی که کمی فکر خودم باشم و آن وقت
جز عشق تو در خاطر من مشغلهای نیست
رفتی تو خدا پشت و پناهت به سلامت
بگذار بسوزند دل من مساله ای نیست
گفت : عاشق شدن .
گفتم : بزرگ ترین شکست ؟!
گفت : شکست عشق .
گفتم : بزرگترین درد ؟!
گفت : از چشم معشوق افتادن .
گفتم : بزرگترین غصه ؟!
گفت : یک روز چشم های معشوق رو ندیدن .
گفتم : بزرگترین ماتم ؟!
گفت : در عزای معشوق نشستن .
گفتم : قشنگ ترین عشق ؟!
گفت : شیرین و فرهاد .
گفتم : زیبا ترین لحظه ؟!
گفت : در کنار معشوق بودن .
گفتم : بزرگترین رویا ؟!
گفت : به معشوق رسیدن .
پرسیدم : بزرگترین آرزوت ؟!
اشک تو چشماش حلقه زد و با نگاهی سرد گفت : مرگ !
:قالبساز: :بهاربیست: |